بابام داره با شیر و دوش حموم ور میره

سه ساعت دم در حموم یه لنگه پا وایسادم
بر می گرده می گه : اِ اِ اِ …! می خوای بری حموم؟
پ نه پ اومدم مسابقات پرورش اندام ، منتظرم برگردی برات فیگور بگیرم
 

رفتم تو کوچه دارم ماشین می شورم
همسایه مون اومده میگه ماشین می شوری
پ نه پ حوصله ام سر رفته دارم با ماشینم آب بازی می کنم

واسه ثبت نام 1 ساعت وایسادم
یارو اومده میگه میخوای ثبت نام کنی؟
پ ن پ اومدم حالتو احوالتو سفید رویتو سیه مویتو ببینم بروم

به یارو میگم حاجی بزن تو دنده من هول میدم روشن شه

میگه بزنم ۲ ؟
پ ن پ بزن ۳ فوتبال داره

به دوستم می گم گرفتنم بردن پاسگاه
می گه بازداشتگاه؟
پ نه پ اونجا نشسته بودیم با رئیس پاسگاه از خاطراتمون صحبت می کردیم




ادامه مطلب
تاريخ : جمعه 29 آذر 1392برچسب:, | 15:54 | نویسنده : میلاد رئیسی |
صفحه قبل 1 صفحه بعد